سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جویای دانش میان نادانان، همچون زنده در میان مردگان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :5
کل بازدید :17490
تعداد کل یاداشته ها : 154
103/8/11
3:11 ص

 

بنا براین، وقتی که با جمل? (از آرژانتین می توان به سازمان ملل رفت) مواجه می شویم، می دانیم که حد اقل دو نوع پیام در این جمل? فارسی نهفته است: پیام اول – می توانیم یا می توانید از کشور آرژانتین به سازمان ملل در نیویورک بروید و پیام دوم – می توانیم یا می توانید از میدان آرژانتین به دفتر سازمان ملل در خیابان قائم مقام فراهانی بروید. با کمی دقت، خواهید دید که پیام اول فقط به ساختار جمله و به معنای کلماتی بستگی دارد که جمله را تشکیل داده اند. اما درک پیام دوم تنها زمانی مقدور است که بدانیم گوینده و شنونده در تهران هستند یا در هر جای دنیا باشند راجع به تهران و امکان رفتن از میدان آرژانتین تهران به دفتر سازمان ملل واقع در خیابان قائم مقام فراهانی صحبت می کنند. نتیجه اینکه، مترجم برای پی بردن به پیام اول فقط باید ساختار گرامری آن را تجزیه و تحلیل کند و دانستن معنی لغات و رابط? دستوری بین آنها، نظیر فعل و فاعل، اسم و صفت، مسند و مسند الیه، مضاف و مضاف الیه و غیره برای ترجمه کافی خواهد بود. اما برای پی بردن به پیام دوم، علاوه بر تحلیل دستوری جمله (structural analysis) ، تحلیل کلامی آن نیز برای ترجم? دقیق ضرورت دارد. در انگلیسی به تحلیل کلام می گویند: (discourse analysis) و این یعنی مترجم باید ببیند گوینده و شنونده دقیقا چه کسانی هستند، کجا هستند، با هم چه نسبتی دارند، منظورشان از انتخاب این یا آن واژه، جمله یا اصطلاح بخصوص چیست و الی آخر. این اطلاعات در متن یک داستان، نمایشنامه، فیلم یا یک موقعیت اجتماعی مثل مهمانی و کلاس و غیره، اغلب خود به خود به دست می آید. لیکن از جمله ای که به صورت تافت? جدا بافته ای در خارج از متن اجتماعی (social context) قرار گرفته باشد نمی توان به چنین اطلاعاتی دست یافت.
گام دوم:
با در نظر گرفتن تفاوت بین پیام ظاهری و پیام ضمنی یا استعاری جملات، فرض کنیم که صرفا برای پی بردن به پیام ظاهری جمله می خواهیم ساختار آن را تحلیل کنیم. برای این کار، نخست باید جمله را به نهاد (subject) و گزاره (predicate) تقسیم کرد. نهاد چیزی یا کسی است که اطلاعاتی در باره اش اعلام می شود و گزاره همان اطلاعاتی است که در بار? نهاد اعلام می گردد. چه در فارسی و چه در انگلیسی، نهاد جمله به شکل یک اسم یا ضمیر و گزاره به شکل یک فعل ظاهر می شود. مثلا در دو جمل? (Workers work) کارگران کار می کنند و (Airplanes fly) هواپیماها پرواز می کنند، کلمات (workers) و (airplanes) نهاد هستند و کلمات (work) و (fly) گزاره اند. این تقسیم بندی زمانی بسیار مهم است که با جمله ای بزرگ و طولانی، حتی به انداز? دو سه سطر یا بیشتر، مواجه شده باشیم. 

 


97/12/2::: 10:39 ع
نظر()
  
  

 

بعلاوه، اگر هر پیامی را یک رمز در نظر بگیریم و حروف و صداهای هر زبان و گرامر آنها را کلید آن رمز به حساب آوریم، استخراج معنا از یک واژه یا جمل? زبان مبدأ را رمزگشائی (decoding) و بیان همان معنا به کمک واژه یا جمله ای در زبان مقصد را رمزگذاری (encoding) می گویند. این بخش از فرایند ترجمه نه تنها دانش زبانی مترجم و شناخت او از ساختارها و معنی شناسی و کاربردشناسی هر دو زبان مبدأ و مقصد را طلب می کند، بلکه اطلاعات عمومی و تخصّصی او، قو? ادراک و شناخت او ازجهان و آگاهی او از انواع جنبه های تعامل ارتباطی بین انسانها نظیر سن، جنسیّت، نژاد، مذهب، نسبت، شغل، موقعیت زمانی و مکانی و غیره را نیز شامل می گردد. ولی بخش مکانیکی فرایند ترجمه عبارت از فعالیتهایی مانند خواندن، نوشتن، رجوع کردن به منابع مختلف، مرور کردن، تجدیدنظر کردن، اصلاح کردن، جابجا کردن، انتخاب کردن، حذف کردن، تایپ کردن و غیره است که اغلب همزمان و به موازات فرایند ذهنی ترجمه صورت می گیرد. مترجم درانتهای فرایند ترجمه به ساختاری از زبان مقصد دست می یابد که به آن می گویند: معادل (equivalent). منظور از معادل در واقع همان کلمه، عبارت یا جمله ای در زبان مقصد است که می تواند معنا و مفهوم کلمه، عبارت یا جمل? مبدأ، یعنی منظور یا پیام گویند? زبان مبدأ را برساند. مثلاً اگر گوینده یا نویسند? انگلیسی گفته باشد: (It doesn’t matter) و مترجم در ترجم? همین جمله به فارسی نوشته باشد: (مهم نیست)، چون (مهم نیست) دقیقا منظور گویند? انگلیسی را می رساند، پس یک معادل درست و قابل قبول برای جمل? انگلیسی محسوب می شود. معادل در سطح مقاله، کتاب، مجله یا بروشور را نسخه (version) می نامند، مانند نسخ? روسی یا آلمانی کتاب (پیرمرد و دریا)، نوشت? ارنست همینگوی، که نسخ? اصلی آن به زبان انگلیسی است و یا نسخ? فارسی، چینی، یا پرتقالی داستان (شرطبندی)، نوشت? آنتون چخوف، که نسخ? اصلی اش روسی است.
اکنون تصویر کلی فرایند ترجمه را به اجزاء کوچکتری تقسیم می کنیم و با بررسی یک یک آنها در واقع روش اصولی ترجمه را به شکل یک اسلوب یا دستورالعمل ساده و شفاف تمرین کرده و یاد می گیریم.
گام اول:
متنی را که می خواهیم ترجمه کنیم متن مبدأ (ST) می گویند. چنین متنی ممکن است کتبی یا شفاهی باشد و ممکن است صرفاً از یک واژه یا یک عبارت کوتاه تشکیل شده باشد و یا به اند

  
  

 

کار ترجمه شیرین است. ولی این به میزان علاقمندی، وسعت دانش، مهارت، سرعت عمل و موفقیت مترجم بستگی دارد. چرا که اگر مترجم (مترجم تازه کار) از یک روش اصولی استفاده نکند، به پیچ و خمهای کار واقف نباشد، از امکانات یا ضعفهای خود بی اطلاع باشد، بدون تردید از راه نرسیده دچار سردرگمی و خستگی شده و چون از پیشرفت کار ناراضی و نسبت به پایان آن نومید است، دیر یا زود از کار ترجمه منزجرمی شود. این درست مثل آن است که از کسی خواسته شود بدون دانش آشپزی و ابزارها و لوازم آشپزی، غذا درست کند! لذا بدیهی است که آشنائی با یک رشته اصول منطقی و آگاهی از جنبه های مختلف کار، چه از لحاظ علمی و نظری و چه از لحاظ عملی، باعث پیدایش و افزایش اعتماد به نفس و امیدواری در مترجم شده و او را در راهی که قدم نهاده است خوشبین تر، مصمّم تر و راسخ تر می کند.
با اصول و روش ترجمه در زبان انگلیسی آشنا شوید..!
لازم به یادآوری است که ترجمه، به عنوان یک علم، بخشی از زبان شناسی کاربردی (Applied Linguistics) است و بررسی کامل تئ

  
  

 

بنا براین، وقتی که با جمل? (از آرژانتین می توان به سازمان ملل رفت) مواجه می شویم، می دانیم که حد اقل دو نوع پیام در این جمل? فارسی نهفته است: پیام اول – می توانیم یا می توانید از کشور آرژانتین به سازمان ملل در نیویورک بروید و پیام دوم – می توانیم یا می توانید از میدان آرژانتین به دفتر سازمان ملل در خیابان قائم مقام فراهانی بروید. با کمی دقت، خواهید دید که پیام اول فقط به ساختار جمله و به معنای کلماتی بستگی دارد که جمله را تشکیل داده اند. اما درک پیام دوم تنها زمانی مقدور است که بدانیم گوینده و شنونده در تهران هستند یا در هر جای دنیا باشند راجع به تهران و امکان رفتن از میدان آرژانتین تهران به دفتر سازمان ملل واقع در خیابان قائم مقام فراهانی صحبت می کنند. نتیجه اینکه، مترجم برای پی بردن به پیام اول فقط باید ساختار گرامری آن را تجزیه و تحلیل کند و دانستن معنی لغات و رابط? دستوری بین آنها، نظیر فعل و فاعل، اسم و صفت، مسند و مسند الیه، مضاف و مضاف الیه و غیره برای ترجمه کافی خواهد بود. اما برای پی بردن به پیام دوم، علاوه بر تحلیل دستوری جمله (structural analysis) ، تحلیل کلامی آن نیز برای ترجم? دقیق ضرورت دارد. در انگلیسی به تحلیل کلام می گویند: (discourse analysis) و این یعنی مترجم باید ببیند گوینده و شنونده دقیقا چه کسانی هستند، کجا هستند، با هم چه نسبتی دارند، منظورشان از انتخاب این یا آن واژه، جمله یا اصطلاح بخصوص چیست و الی آخر. این اطلاعات در متن یک داستان، نمایشنامه، فیلم یا یک موقعیت اجتماعی مثل مهمانی و کلاس و غیره، اغلب خود به خود به دست می آید. لیکن از جمله ای که به صورت تافت? جدا بافته ای در خارج از متن اجتماعی (social context) قرار گرفته باشد نمی توان به چنین اطلاعاتی دست یافت.
گام دوم:
با در نظر گرفتن تفاوت بین پیام ظاهری و پیام ضمنی یا استعاری جملات، فرض کنیم که صرفا برای پی بردن به پیام ظاهری جمله می خواهیم ساختار آن را تحلیل کنیم. برای این کار، نخست باید جمله را به نهاد (subject) و گزاره (predicate) تقسیم کرد. نهاد چیزی یا کسی است که اطلاعاتی در باره اش اعلام می شود و گزاره همان اطلاعاتی است که در بار? نهاد اعلام می گردد. چه در فارسی و چه در انگلیسی، نهاد جمله به شکل یک اسم یا ضمیر و گزاره به شکل یک فعل ظاهر می شود. مثلا در دو جمل? (Workers work) کارگران کار می کنند و (Airplanes fly) هواپیماها پرواز می کنند، کلمات (workers) و (airplanes) نهاد هستند و کلمات (work) و (fly) گزاره اند. این تقسیم بندی زمانی بسیار مهم است که با جمله ای بزرگ و طولانی، حتی به انداز? دو سه سطر یا بیشتر، مواجه شده باشیم. 

 


  
  

 

بعلاوه، اگر هر پیامی را یک رمز در نظر بگیریم و حروف و صداهای هر زبان و گرامر آنها را کلید آن رمز به حساب آوریم، استخراج معنا از یک واژه یا جمل? زبان مبدأ را رمزگشائی (decoding) و بیان همان معنا به کمک واژه یا جمله ای در زبان مقصد را رمزگذاری (encoding) می گویند. این بخش از فرایند ترجمه نه تنها دانش زبانی مترجم و شناخت او از ساختارها و معنی شناسی و کاربردشناسی هر دو زبان مبدأ و مقصد را طلب می کند، بلکه اطلاعات عمومی و تخصّصی او، قو? ادراک و شناخت او ازجهان و آگاهی او از انواع جنبه های تعامل ارتباطی بین انسانها نظیر سن، جنسیّت، نژاد، مذهب، نسبت، شغل، موقعیت زمانی و مکانی و غیره را نیز شامل می گردد. ولی بخش مکانیکی فرایند ترجمه عبارت از فعالیتهایی مانند خواندن، نوشتن، رجوع کردن به منابع مختلف، مرور کردن، تجدیدنظر کردن، اصلاح کردن، جابجا کردن، انتخاب کردن، حذف کردن، تایپ کردن و غیره است که اغلب همزمان و به موازات فرایند ذهنی ترجمه صورت می گیرد. مترجم درانتهای فرایند ترجمه به ساختاری از زبان مقصد دست می یابد که به آن می گویند: معادل (equivalent). منظور از معادل در واقع همان کلمه، عبارت یا جمله ای در زبان مقصد است که می تواند معنا و مفهوم کلمه، عبارت یا جمل? مبدأ، یعنی منظور یا پیام گویند? زبان مبدأ را برساند. مثلاً اگر گوینده یا نویسند? انگلیسی گفته باشد: (It doesn’t matter) و مترجم در ترجم? همین جمله به فارسی نوشته باشد: (مهم نیست)، چون (مهم نیست) دقیقا منظور گویند? انگلیسی را می رساند، پس یک معادل درست و قابل قبول برای جمل? انگلیسی محسوب می شود. معادل در سطح مقاله، کتاب، مجله یا بروشور را نسخه (version) می نامند، مانند نسخ? روسی یا آلمانی کتاب (پیرمرد و دریا)، نوشت? ارنست همینگوی، که نسخ? اصلی آن به زبان انگلیسی است و یا نسخ? فارسی، چینی، یا پرتقالی داستان (شرطبندی)، نوشت? آنتون چخوف، که نسخ? اصلی اش روسی است.
اکنون تصویر کلی فرایند ترجمه را به اجزاء کوچکتری تقسیم می کنیم و با بررسی یک یک آنها در واقع روش اصولی ترجمه را به شکل یک اسلوب یا دستورالعمل ساده و شفاف تمرین کرده و یاد می گیریم.
گام اول:
متنی را که می خواهیم ترجمه کنیم متن مبدأ (ST) می گویند. چنین متنی ممکن است کتبی یا شفاهی باشد و ممکن است صرفاً از یک واژه یا یک عبارت کوتاه تشکیل شده باشد و یا به انداز? یک جمله، یک پاراگراف، مقال? چند صفه ای و یا یک کتاب چند جلدی باشد. جمله مناسب ترین واحد ساختاری در بحث مقدماتی ترجمه است زیرا، برخلاف واژه و عبارت، دارای نهاد و گزاره و پیام (message) مشخصی است. بررسی ترجمه بر مبنای جمله در مواقعی کافی نیست که مفهوم پیام آن به جملات قبلی و بعدی و به عناصر غیر زبانی مانند موقعیت مکانی و زمانی، رابط? بین گوینده و مخاطب، پوشیده بودن نیت اصلی یا در لفافه بودن منظور اصلی گوینده و استعاری یا ضمنی بودن معانی بستگی داشته باشد. 

 


  
  
   1   2   3   4   5   >>   >